ده خطای شناختی مسبب روحیات منفی
ده خطای شناختی که باعث روحیات منفی در افراد میشوند، کدامند؟ ذهن انسان گاهی اوقات با تحریف واقعیت، احساسات و برداشت های نادرستی ایجاد میکند که به روحیه منفی منجر میشود. این تحریفات شناختی، که گاه ناخودآگاه رخ میدهند، میتوانند باعث اضطراب، افسردگی، نا امیدی و کاهش اعتماد به نفس شوند. در ادامه، به بررسی ده خطای شناختی رایج میپردازیم که بر احساسات و رفتار ما تأثیر منفی میگذارند و راهکارهایی برای مقابله با آنها ارائه میدهیم.
ده خطای شناختی کدامند؟
تفکر هیچ یا همه چیز (سیاه و سفید دیدن)
در این نوع تفکر، فرد همه چیز را مطلق میبیند! یا کامل است یا شکست خورده، یا خوب است یا بد، بدون در نظر گرفتن سطوح میانه. مثلاً فردی که در یک آزمون نمره ی کامل نمیگیرد، خود را کاملاً شکست خورده می پندارد. این نگرش باعث نا امیدی و کاهش انگیزه میشود.
تعمیم مبالغه آمیز
وقتی یک اتفاق منفی رخ میدهد، فرد آن را به همهٔ جنبه های زندگی تعمیم میدهد و با کلماتی مانند «هرگز» و «همیشه» توصیفش میکند. مثلاً پس از یک شکست عاطفی میگوید: «هرگز کسی مرا دوست نخواهد داشت.» این تفکر، امید را از بین میبرد.
بیشتر بدانید: بولیمیا نروزا
فیلتر ذهنی (تمرکز بر نکات منفی)
در این حالت، فرد تنها روی جنبه های منفی یک موقعیت تمرکز میکند و جنبه های مثبت را نادیده میگیرد. مانند قطرهٔ جوهری که کل آب را تیره میکند، یک اتفاق بد تمام ذهنیت فرد را تحت تأثیر قرار میدهد.
بی اعتنایی به امور مثبت
برخی افراد موفقیت ها و تجربیات خوب خود را بی اهمیت میدانند و معتقدند هر کسی میتواند چنین کارهایی انجام دهد. این نگرش باعث کاهش اعتماد به نفس و احساس ناشایستگی میشود.
نتیجه گیری شتاب زده
بدون شواهد کافی، فرد پیش بینی های منفی میکند. مثلاً میگوید: «حتماً در این مصاحبه رد میشوم» یا «همه فکر میکنند من بی عرضه ام.» این نوع تفکر، اضطراب و ترس از اقدام کردن را افزایش میدهد.
درشت نمایی و کوچک نمایی
در این خطا، فرد اشتباهات و مشکلات خود را بزرگ جلوه میدهد و موفقیت ها و جنبه های مثبت زندگی را کوچک میشمارد. این کار باعث میشود فرد همیشه خود را در موقعیت ضعف ببیند.
استدلال احساسی
فرد فرض میکند چون احساس منفی دارد، پس حتماً واقعیت هم منفی است. مثلاً میگوید: «از پرواز میترسم، پس هواپیما خطرناک است.» این نوع تفکر، ترسهای غیرمنطقی را تقویت میکند.
تفکر «باید» محور
فرد با عباراتی مثل «باید اینطور میشد» یا «نباید این اتفاق می افتاد» خود و دیگران را تحت فشار قرار میدهد. این نگرش باعث سرخوردگی و خشم میشود، چون زندگی همیشه مطابق انتظارات پیش نمیرود.
برچسب زنی
به جای بررسی رفتارها، فرد به خود یا دیگران برچسب های منفی میزند. مثلاً به جای گفتن «اشتباه کردم»، میگوید: «من بازنده ام.» این برچسب ها عزت نفس را تخریب میکنند.
شخصی سازی و سرزنش
فرد خود را بی جهت مسئول حوادث ناخوشایند میداند یا دیگران را مقصر می پندارد. مثلاً مادری که فرزندش در مدرسه مشکل دارد، فکر میکند: «تقصیر من است.» این تفکر باعث احساس گناه و اضطراب میشود.
بیشتر بدانید: کمال گرایی و پرفکشنیسم
راهکارهای مقابله با خطاهای شناختی
– آگاهی از افکار: ابتدا باید این الگوهای فکری را شناسایی کنید.
– چالش با افکار منفی: از خود بپرسید: آیا شواهد محکمی برای این فکر وجود دارد؟
– جایگزینی افکار منطقی: به جای «همه چیز خراب شد»، بگویید: این اتفاق ناخوشایند بود، اما پایان دنیا نیست.
– تمرین قدردانی: توجه به جنبه های مثبت زندگی، تعادل روانی را بهبود میبخشد.
در نهایت می توان گفت، هیچکس نمیتواند همیشه کاملاً منطقی باشد یا در تمام لحظات زندگی شاد بماند. اما با شناخت خطاهای شناختی و اصلاح افکار ناسالم، میتوان احساسات منفی را مدیریت کرد و زندگی شادتر و آرامتری ساخت. یادگیری این مهارتها نه تنها به خودشناسی کمک میکند، بلکه روابط اجتماعی و سلامت روان را نیز تقویت میکند.
با تمرین و آگاهی، میتوانید افکار خود را کنترل کنید و زندگی را به سمت شادی و موفقیت هدایت نمایید.
جهت مشاوره و راهنمایی بیشتر با شماره های زیر۰۲۱۲۶۶۴۵۱۷۳-۰۲۱۲۶۶۴۵۱۶۱و یا شماره ۰۹۰۳۴۲۳۰۷۸۹ تماس بگیرید. مجموعه روان پناه همراه با دکتر سمانه سلامیان روانشناسی بالینی و دکتر سامان سلامیان روانشناس نوجوان در خدمت شما عزیزان است.
دکتر سمانه سلامیان، دکترای روانشناسی سلامت ، با کد نظام روانشناسی ۳۵۹۷۷، تحت دوره های سوپرویژن دکتر آذرخش مکری روانپزشک حاذق و همچنین دوره سوپرویژن طرحواره درمانی با دکتر حسن حمیدپور بوده و هم اکنون به صورت حضوری و آنلاین جهت مشاوره در خدمت جامعه ایرانی می باشد.